شعر ماندگار به نيازهاي ذاتي بشر پاسخ مي دهد :
اگر از ما بپرسند «محور اصلي» شعرهاي حافظ چيست؟ خواهيم گفت عشق. اگر دربارهي شاهنامهي فردوسي سوال کنند ميگوييم حس ناسيوناليستي. شعر مولوي هم در مثنوي معنوي به زندگي، مرگ و به عبارتي ويژگيهاي ذاتي بشر ميپردازد.
/>
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، محمدهاشم اكبرياني نويسندهي وبلاگ "پرانتز بسته" به نشاني http://mahabb.blogspot.com در ادامه نوشته است: عشق، زندگي، مرگ، ميهن دوستي و مانند اينها از دغدغههاي هميشگي بشر است. بشر فارغ از اينکه در چه زماني و در کدام جغرافيا نفس ميکشد، هميشه به مرگ ميانديشد، به هدف زندگي توجه دارد، عشق را تجربه ميكند و به آن نياز دارد، به وطنش علاقهمند است و.... />
/>
همهي اينها را گفتيم تا به اينجا برسيم که شعرهاي بزرگ، شعرهايي است که موضوعات ازلي و ابدي بشر را مورد توجه قرار دادهاند. انسان در چند سال زندگي خود دلمشغوليها و دغدغههايي دارد که ربطي به شرايط و زمان و مکان ندارد. آدمي دوست دارد آينهاي بيابد که اين دغدغهها را در آن ببيند. او مشتاق است از عشق بشنود، تفسيري از «فلسفهي حيات» بخواند، اسطورههاي ميهني را بشناسد و.... همهي اينها در ذات بشر است و علاقه به اين امور را نميتوان از انسان ديروز و امروز و فردا جدا کرد. />
/>
متقابلا شعرهايي که به موضوعاتي محدود به يک زمان و مکان خاص ميپردازند نميتوانند در تاريخ باقي بمانند. شاعران بسياري را مي توان ديد که در يک دورهي خاص و به دليل پرداختن به موضوعات همان دوره، شهرت بسيار پيدا کرده و شعرهايشان دهان به دهان مي چرخد، اما اين بقا، چندان دوامي ندارد و نام و ياد و شعر آن شاعر به سرعت رو به فراموشي ميرود. از اين شاعران فقط نامي کوتاه در تاريخ ادبيات ميماند و نشاني از ماندگاري نميتوان ديد. />
/>
در همين ايران خودمان، در دوراني چون انقلاب مشروطيت يا دهه هاي ٢٠، ٣٠ و شاعراني بودند که شعرهايشان خوانندگان فراوان داشت و امروزه کمتر نامي از آنها ميتوان ديد. اين شاعران، شعر خود را متوجه دغدغههاي بيزمان و مکان بشري نکردند و به مسائلي چون سياست (آن هم در همان چارچوب و حتي مسائل سياسي روز) پرداختند که دوامي ندارد. آنها اگر به مفهوم آزادي، به عنوان مشغلهي دائمي بشر توجه ميکردند، بيشک شعرهايشان ماندگارتر از آن بود که آزادي را محدود به بود و نبود يک گروه و دسته کنند، البته نبايد فراموش کرد که فضاي اجتماعي و سياسي يک دوره گاه چنان سنگين و همه جانبه ميشود که بسياري از شاعران تابع آن شده و ناخواسته در وادي چنين مسايلي افتاده و از آن بيرون نميآيند. />
/>
گرچه از يک منظر مي توان گفت که اينگونه شعرها نياز هر دورهاند، اما نبايد انتظار ماندگاري آنها را داشت. شعر ماندگار شعري است که به نيازهاي ذاتي بشر که هميشگي و دائمي است پاسخ ميدهد. . . >>>>>